منم يادمه صحرا جون.....جميله شيخي...امين تارخ...وقتي صحرا صورتشو شب عروسيش ميشوره....به دل منم خيلي نشست هر چند اونموقعها درست درکش نميکردم...
اي جانم به اين باران قشنگ زندگيت...خدا براي شما حفظش کنه اين عروسک شيرينو
عزيزم، همه دلمو عين يه پاييز خش خش دار باروني و عاشقانه کردي، منم اين سريالو دوست داشتم هرچند تقريباً هيچ چيزي ازش يادم نمياد الا اينکه تو شبهاي سرد و طولاني دور هم زير کرسي نگاش مي کرديم.
الهي قربونش برم، الهي قربون اون همه شيرين کاريهاش برم. الهي که خدا دعاهاي نگفته ما رو به حق معصوميت باران شما به اجابت برسونه.
دوستت دارم خواهري و ممنون که با مني